امروز که برات مینویسم وبمون یادت رفته... 

عشقمون یادت رفته... 

ببین ادامه مطلبو...

چیشده که ما بهم نمیرسیم؟؟؟ 

آرامش کجاست؟؟؟ 

مریم من عاشقتم.... 

ولی تو دوسم نداری... 

چون ادمای زیادی تو زندگیتن که جای من خالی نمیمونه.. 

امروز که برات مینویسم شدی مثل قدیما من... 

میدونی چقد دلم تنگته؟ میدونی چقد دلم شکسته؟؟ 

میدونی از همه خستم؟ میدونی خیلی دوست دارم؟ 

میدونی چرا دوسم نداری؟؟؟ 

منم نمیدونم هیچ وقتم نفهمیدم از وقتی که تو بام سرد شدی

دیگه هیچ چیو نفهمیدم...  روزایی که جواب دادن پیاما من برات مثل یه تفریح بود ینی اگه نبودمم...  هه نگو نه خودم میفهمم... 

الانم حالت خوبه با اینکه پیشم نیستی منم ازین ناراحت نیستم... 

ولی عشقمون یادت رفته خانومم پنهون نکن... 

این واقعیتو هیچ وقت بهت نگفتم...  ولی امروز که تو نیستی بهتره بگم... 

از وقتی که پیشت نبودم دچار افسردگی خفیف شدم... 

هرروز قرص میخورم ولی پدرومادرم نمیدونن... واسه اینکه حالم بدتر از اینی که هست نشه... 

وقتی تو... 

من میمیرم... 

کاشکی برگردی... 

دوسم نداری فقط اینو خوب میدونم حداقل نه اندازه قدیم... 

نظرات شما عزیزان:

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: